ماجرای کرهجنوبی؛ زنگ خطر برای آموزش فرهنگی، حقوقی و روانی ورزشکاران ملی

بازداشت چند ورزشکار ملی در کرهجنوبی، نه اولین اتفاق تلخ در عرصه ورزش بینالمللی است و نه متأسفانه آخرین. اما میتواند فرصتی باشد برای بازاندیشی در نظام آمادهسازی ورزشکاران، آنهم نه فقط از نظر فنی، بلکه از نظر فرهنگی، حقوقی، روانی و اخلاقی.
به نوشته پیام کنقرانس، در دنیای امروز، ورزشکار ملی تنها یک قهرمان تکنیکی نیست؛ او یک «سفیر فرهنگی» است. فردی که هر رفتار و حرکتش، زیر ذرهبین رسانههای جهانی، قوانین کشور میزبان و افکار عمومی قرار دارد. در چنین فضایی، ناآگاهی دیگر پذیرفتهشده نیست؛ حتی اگر ناخواسته باشد.
ناآگاهی از قانون، خطای قابل اغماض نیست
آنچه در کشور خودمان رفتاری عادی تلقی میشود، ممکن است در جایی دیگر مصداق تخلف یا حتی جرم باشد. قوانین کشورهایی مانند کرهجنوبی در زمینههایی همچون تماس بدنی، حریم خصوصی، فاصله اجتماعی، حقوق زنان، و رضایت در تعاملات اجتماعی بسیار سختگیرانه است. کوچکترین خطای رفتاری، میتواند به بحران رسانهای، قضایی و حیثیتی منجر شود.
همینجا باید یک واقعیت اجتماعی را هم ببینیم: بخش زیادی از ورزشکاران ملی نیازمند آموزشهای فرهنگی متناسب با محلی هستند که قرار است برای مسابقات اعزام شوند. زیرا در بسیاری موارد بهیکباره وارد جهان باز، پیچیده و پرزرقوبرقِ پایتختها و کشورهای توسعهیافته میشوند. این «شوک فرهنگی» اگر با آموزش و حمایت همراه نباشد، برای نوجوانان و جوانانی که هنوز درگیر هیجانات سن و بلوغ هستند، میتواند آسیبزا باشد؛ چه از نظر رفتاری، چه روانی، و چه از منظر درک مرزهای تعاملات بینفرهنگی.
آمادگی روانی و آگاهی حقوقی
آمادگی بدنی، تنها یکی از ابعاد موفقیت در ورزش حرفهای است. یک قهرمان بینالمللی، باید از نظر فرهنگی، حقوقی و روانی هم توانمند و آماده باشد. ورزشکار جوان، بهویژه در اولین تجربههای بینالمللی، ممکن است در مواجهه با آزادیهای کنترلنشده، زبان ناآشنا، یا تفاوتهای فرهنگی، دچار خطاهایی شود که تبعات سنگینی برای او و کشورش داشته باشد.
در کشورهای پیشرو، اعزام ورزشکار بدون آموزشهای پیش از سفر، مشاوره حقوقی و روانی و آشنایی با قوانین کشور میزبان، اساساً غیرممکن است.
پیشنهادهایی برای جلوگیری از تکرار بحرانها:
۱. برگزاری آموزشهای پیشسفر برای ورزشکاران ملی
شامل قوانین کشور میزبان، آداب تعاملات بینفرهنگی، حساسیتهای اجتماعی، و مهارتهای ارتباطی. آموزشها باید سناریومحور، کاربردی و متناسب با فرهنگ ملی باشند.
۲. استقرار مشاوره روانشناسی ورزشی در اردوها و سفرها
بهویژه برای ورزشکاران نوجوان و جوان که درگیر هیجانات سنی و فشارهای روانی هستند. آموزش مدیریت استرس، کنترل هیجان، خودآگاهی و سازگاری فرهنگی امری ضروری است.
۳. تدوین و الزام به امضای “کد رفتاری ملی ورزشکاران”
این کد باید شامل استانداردهای حقوقی، اخلاقی و فرهنگی باشد و ورزشکاران ملزم به رعایت آن در تمام تعاملات رسمی، غیررسمی و حتی مجازی باشند.
۴. همراهی مشاور حقوقی و فرهنگی با تیمهای اعزامی
تا ابهامهای احتمالی را رفع، از رفتارهای پرریسک پیشگیری، و در مواقع بحرانی پشتیبانی فوری ارائه دهند.
۵. ایجاد نظام تربیت فرهنگی برای ورزشکاران نوجوان در شهرستانها
از مرحله استعدادیابی تا سطوح بالاتر، آموزش حقوق شهروندی، آداب بینفرهنگی، سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی باید بخشی از برنامه رسمی تربیت قهرمانان آینده باشد.
۶. مدیریت هوشمندانه انتقال فرهنگی ورزشکاران از مناطق بسته به فضاهای بازتر
ورزشکارانی که از فضاهای سنتی و فرهنگی محدود وارد تهران یا کشورهای خارجی میشوند، باید طی یک فرآیند تدریجی، با حمایت روانی و اجتماعی، برای ورود به جامعه جهانی آماده شوند. این «مرحلهبهمرحله» بودن، مانع از بحران هویتی و لغزشهای ناخواسته خواهد شد.
کلام آخر:
فراموش نکنیم: ورزشکار ملی، تنها نماینده خود نیست؛ بلکه آینهای از فرهنگ، قانون و انسانیت یک ملت است.
ماجرای کرهجنوبی، اگرچه تلخ بود، اما میتواند نقطه آغاز یک بازنگری عمیق باشد. اگر امروز با آموزش، حمایت و اصلاح ساختارها وارد شویم، فردا از بحرانهایی عمیقتر، چهرههایی آسیبدیدهتر، و لطمههایی جبرانناپذیر جلوگیری خواهیم کرد.
یادمان نرود: آموزش، هزینه دارد؛ اما نداشتن آن، هزینهای بهمراتب سنگینتر دارد؛ هزینهای به نام اعتبار ملی.
انتهای پیام/ بین المللی